۱۳۸۹ دی ۲۷, دوشنبه

آوار مشمشه بر سر حیوانات در ایران


بعد از انسانها این بار نوبت به حیوانات رسیده که در ایران معدوم شوند 

بیماری مشمشه: اين بيماري باكتريايي و ميكروبي مخصوص تك‌سمي‌ها، بسيار خطرناك و مشترك بين انسان و حيوان است و در صورت مشاهده بايد معدوم شود.
رئيس هيئت مديره جامعه دامپزشكان كشور در گفت‌وگو با فارس:
گفتيم به شيرها گوشت گوساله بدهند، گوشت الاغ دادند
رئيس هيئت مديره جامعه دامپزشكان كشور با بيان اينكه تنها غذاي آلوده مي‌تواند دليل بيماري مشمشه در حيوانات باشد، دليل ابتلا و معدوم كردن 4 شير مبتلا به اين بيماري در باغ وحش ارم را عدم اجراي دستور غذايي توصيه شده عنوان كرد.
وي در مور اينكه علت بروز بيماري در ببر سيبري چه بوده است، افزود: براي تغذيه شيرهايي كه نگهداري مي‌شدند سازمان دامپزشكي گوشت گوساله تجويز كرده بود اما سازمان محيط زيست بدون ملاحظه غذاهاي تجويز شده، گوشت الاغ كه ارزان تر است براي تغذيه اين حيوانات تهيه كرده بود و به احتمال زياد اين گوشت‌ها آلوده بوده است.
نبي‌پور در پاسخ به اينكه آيا اين سازمان مسئول نظارت بر تجويز غذاي سالم براي حيوانات باغ وحش نيست،افزود: سازمان دامپزشكي نوع غذا را تجويز مي‌كند اما اگر در جريان كار آنها طور ديگري عمل ‌كنند، ديگر مسوليتي ندارد.
نبي‌پور گفت:‌ سازمان دامپزشكي كشور مرتب حيوانات را از لحاظ ابتلاء به اين بيماري بررسي مي‌كند اما براي نخستين بار در شيرهاي نگهداري شده در باغ وحش اين بيماري گزارش شد.
وي در مورد علائم اين بيماري در حيوانات گفت: تورم لنفاوي، ريزش آب بيني، عفونت‌هاي ريوي وحشتناك از علائم اين بيماري است كه در صورت تماس اين حيوانات با انسان نيز منتقل مي‌يابد. 
بروز علائم بيماري "مشمشه " در ميمون‌هاي باغ‌وحش تهران
گربه‌هاي ولگرد "مشمشه " را از باغ وحش به شهر منتقل مي‌كنند
كي از دامپزشكان بيمارستان دامپزشكي تهران با اشاره به معدوم شدن 9 قلاده شيرهاي باغ وحش گفت: دامپزشكان از بروز بيماري در ميمون‌ها و مشاهده علائم آن ابراز نگراني كرده‌اند.

حالا باید منتظر باشیم ببینیم این بیماری چه طور از طریق این گربه ها وارد شهر شده و علاوه بر گرفتن جان گربه های بیچاره شهر جان چند انسان را می گیرد و به چه صورت فراگیر می شود مسئولین هم مثل همیشه سیاست من نبودم کی بود اونم نمی دونم پیگیری کنند.
بیچاره حیوانات و انسانها که به دام بی خردی مسئولین در ایران گرفتار شده اند

لینک این مطلب در بالاترین:

اینجا

۱۳۸۹ دی ۷, سه‌شنبه

آقا آخرشه

در فیلم زیر این آخوند با صحبت های عجیب مشغول تعریف از خامنه ای خلاصه می گه آقا آخرشه!!!!


اما به نظر من آخوند عزیز وقتی چیزی می زنی (تلخکی ملخکی) نرو بالا منبر که اراجیف بگی

اولا که ظاهرا همه دوستاد مثل خودت دزد و دودی هستند اثباتشم فرج الله سلحشور.
بعد آقا یازده تا کارگردان گفت یکی از اونا فیلم خوب ساخته بود بقیه فیلم های اونجوری ساخته بودند
یعنی آقا فیلم های اونجوری میبینه بعد کارگرداناشم میشناسه بعد تمام فیلم های اونارم دیده!!!!
اره راست می گی آقا آخرشه تو همه چیز مخصوصا...

لینک این مطلب در بالاترین:

اینجا

۱۳۸۹ دی ۴, شنبه

مقدمات یک اعتصاب عمومی در ایران فراهم شده است


اعتصاب:
دست از کار کشیدن کارگران،کارمندان و سایر گروه ها را گویند که می توان جزئی یا کلی، با مدت معین و یا نا محدود باشد و به منظور مختل شدن امور صورت گیرد. اعتصاب یکی از وسایل مبارزه علیه کارفرمایان و نظام حاکم به منظور نیل به آرمان های سیاسی، اقتصادی و صنفی است.
بی تردید سران نظام جمهوری اسلامی ترس بسیاری از اعتصابات عمومی دارند و این مطلب را در موارد بسیاری با واکنش در مقابل اعتصابات کوچکی که در ایران تا کنون رخ داده است به اثبات رسانده است. از جمله سرکوب شدید و واکنش های خشن در مقابل اعتصابات کارگری و بخصوص در دولت کودتایی این امر به اوج خود رسیده است به این ترتیب که با شنیدن صدایی از اعتصاب در سطح جامعه با اقدامات چکشی منصوب به دولت کودتا سعی در سرکوب و شکستن اعتصاب با شیوه های مختلف می کند.

نهایتا نظام ایران در هر زمان به گونه ای عمل کرده است که جامعه را در نقطه ای به دور از شکل گیری اعتصابات عمومی قرار دهد.اما با شروع اجرای طرح حذف تدریجی یارانه‌ها در ایران این بار به صورت کاملا خودجوش و به صورت بسیار واضحی صدای اعتصابات عمومی به گوش میرسد و گویی مقدمات این وسیله ی مبارزاتی فراهم آمده است.

همان طور که در معنای کلمه ی اعتصاب، که در ابتدای این نوشتار آن را آورده ام، اعتصاب یکی از وسایل مبارزه علیه نظام حاکم به منظور نیل به آرمانهای سیاسی، اقتصادی و صنفی است. حال با این تعریف با نگاهی به طرح حذف یارانه ها و حساسیتی که در زمینه ی معیشت در ایران هم در میان مردم و هم دولتمردان وجود دارد درخواهیم یافت که جامعه ی امروز ایران این تغییر ناگهانی را با توجه به شرایط داخلی و خارجی کشور برنتابیده و دست به اقدامات اعتراضی خواهد زد در این هنگام است که ذهنیت تشکیل اعتصابات عمومی قوت می گیرد که از نشانه ها ی آن می توان به موارد زیر اشاره نمود.

اعتراضات به طرح حذف یارانه ها در جامعه به خوبی قابل رویت است اما اعتراضات مردم را می توان در دو بخش عمده به صورت خاص دسته بندی کرد دسته ی اول اعتراضات صنفی و دسته ی دوم اعتراضات عامه ی مردم. از جمله اصناف موجود در دسته ی اول با توجه به افزایش  قیمت بنزین مشهودترین گروه را می توان صنف تاکسیرانی قلمداد کرد، اتفاقی که در این زمان خواهد افتاد بدین صورت است که با افزایش قیمت بنزین بسیاری از رانندگان تاکسی که دخل و خرج خود را همسان نیافته با فروش سهمیه ی بنزین خود به صورت آزاد و صرف وقت خود برای شغل دومی علاوه بر افزودن تعداد زیادی به جمع بیکاران کشور خشم مردم را هم که با توجه به کار نکردن ماشینهای شخصی باز به دلیل افزایش قیمت بنزین برمی انگیزد و موجبات نارضایتی عمومی می شود و وضع حمل و نقل عمومی بیش از این آشفته می شود. نتیجتا دولت برای سامان دادن به وضعیت حمل و نقل عمومی آشفته با رویکرد اعمال فشار بر رانندگان برای بازگشت به کار خود ناخواسته آنها را به سوی اعتصاب سوق خواهد داد. چرا که رانندگان دیگر با این کار توان اداره زندگی را چون گذشته نخواهند داشت. با شروع اولین اعتصابات این ابزار به صورت فراگیر میان دسته های معترض دیگر نیز پخش خواهد شد وگروه های دیگر چون کارگران و معلمان و.... نیز که مدتها به دنبال حقوق خود بوده اند به صف آنان می پیوندند.کارمندانی که با چندین برابر شدن خرجشان و ثابت ماندن حقوقشان عملا حتی با اعمال فشار و در صورت حضور در ادارات، دیگر رمقی برای کار ندارند و در حقیقت و در محل کارشان اعتصاب خواهند کرد و از انجام کار ارباب رجوع سرباز خواهند زد.

اما دسته ی دوم عامه ی مردم نیز که در آینده ای نزدیک علاوه بر تحمیل افزایش قیمت نان و دیگر اقلام ضروری خود با افزایش ناگهانی قبض های آب و برق و گاز خود مواجه خواند شد. ضمن حمایت از گروهای مختلفی چون رانندگان معلمان و... خود نیز در هر  صنفی ناچار دست به اعتصاب خواهند زد و این در زمانی است که اعتراضات سیاسی نیز در کشور پس از انتخابات به بالاترین درجه ی خود در سی سال اخیر رسیده است و پس از سرکوب بی سابقه ی دولت کودتا هم اکنون فقط به صورت آتش زیر خاکستر درآمده است. همه و همه دست به دست هم می دهد و به صورت ناگهانی خودجوش اعتصابی بزرگ به وجود خواهد آورد که توان سرکوب آن دیگر در رژیم نخواهد بود. آنچه که ذکر شد نمونه ی کوچکی است از هزاران نشانه ی روشن مقدمات اعتصابات عمومی در ایران که به باور بسیاری به زودی روی خواهد داد.

حال ما به عنوان ملت ایران و شما کودتاچیان سرکوب گر خواهیم دید که آیا گرفتن حق مردم برای دادن به سرکوب گران و حقوق بگیرانتان و برای خرید رای و تجهیزشدنتان به نفع تان تمام خواهد شد یا به ضررتان.هرچند که نشانه های ترس از به وقوع پیوستن چنین برخوردهایی از سوی مردم به خوبی در چهره ی دولت دیده می شود و ایجاد فضای امنیتی در شهر و تلاشهای دیگر چون بزرگ نمایی در پرداخت یارانه ها به صورت نقدی که اندک تاثیری در التیام درد افزایش خرج خانوارها نخواهد داشت نیز اثبات ابن مدعاست. 

لینک مطلب در بالاترین:

اینجا

۱۳۸۹ دی ۱, چهارشنبه

اعدام دیگری از زنان قربانی فقر در ایران


کی میشه تو این کشور فقر اعدام کرد؟؟ متحمی که مدت هاست جنایت می کند شناخته شده اما به جای مجازات شدن مجازات می کند.
هر روز لای کلی خبر می بینیم کسی به خاطر قتل محکوم به اعدام می شود و یا به چوب دار مجازات آویخته شده است. می خوانیم از التماس های لحظه ی آخر و عجبا که تعداد زیادی قربانی فقر هستند و بیشتر این قربانیان نیمی از آدمها هستند که در جامعه من و تو به جرم زن بودن فقر محکومشان می کند به این که يا خيابانی شود و خود بکشد، يا به سرنوشتی درافتد که جز کشتن ديگری برايش چاره نماند.
تا کی فقر باید قربانی بگیرد و تا به کی باید قربانی همیشگی آن زنانی باشند که بر سر دوراهی کشته شدن و کشتن قرار می گیرند.
اعدام جنايتکار ترين زن در قزوين
تیتری که من این طور تغییرش دادم
اعدام دیگری از زنان قربانی فقر در ایران

مهين قديري نخستين زن قاتل سريالي تاريخ جنايي كشور بامداد ديروز درزندان قزوين به‌ دار آويخته شد. او 5 زن ميانسال و يك مرد را به قتل رسانده بود.ولی مهین نخستین زنی نیست که در دامن فقر دست به جنایت می زند. چه بسیاری زنان که اکنون با همین سرنوشت مرگ به انتظار آنان نشسته است.
قربانيانش همه زن بودند، 5 زني كه بادستان اين قاتل سريالي خفه شدند، همه هم سن و سال مادرش بودند. همه تنها براي زيارت به مراكز متبركه شهر قزوين آمده بودند.
برق طلا و جواهرات قربانيانش او را به سوي آنها مي‌كشاند. آنقدر چرب زبان بود كه قربانيانش فريب چهره ساده‌اش را مي‌خوردند. با نگاهي معصوم وگاهي با اشك درچشم به آنها نگاه مي‌كرد و مي‌گفت: «مادرم فوت كرده است.
شما خيلي شبيه او هستيد، با ديدن چهره شما به ياد مادرم افتادم و دلم گرفت، بگذاريد شما را تا خانه برسانم و در كنار چهره​تان كمي از دلتنگي‌ام براي مادرم كم كنم.»قربانيانش فريب حرف​هايش را مي‌خوردند و سوار خودرو رنو 5 زرد رنگ او مي‌شدند. او در ميانه راه برايشان آبميوه مي‌خريد و در فرصتي مناسب مواد بيهوشي كه از قبل آماده كرده بود را با سرنگي به آبميوه آنان تزريق مي‌كرد. قربانيان آبميوه مسموم را كه مي‌نوشيدند از هوش مي‌رفتند.مهين آنها را با دست و پاي بسته و كيسه بر سركشيده در منطقه‌يي خلوت حوالي منطقه شنبه​بازار مينودر رها مي‌كرد و با سرقت طلاجاتشان متواري مي‌شد.
مادرم به آزمايشگاه محل رفته بود چند روزي بود كه حال نداشت. پزشك براي مشخص شدن بيماريش دستور آزمايش داده بود. آن روز از خانه خارج شد كه به آزمايشگاه برود و ديگر برنگشت. اين را دختر جوان نخستين قرباني به کارآگاهان پليس جنايي استان قزوين گفت. او همان زني بود كه صندلي را از زير پاي مهين كشيد تا به دار آويخته شود

مهين دردادگاه
من محصول شرايط اجتماعي هستم. كاري كنيد تا مهين ديگري به وجود نيايد.اين جمله​يي است كه نخستين زن قاتل سريالي تاريخ جنايي ايران در جلسه دادگاه به قضات گفت. او با اعتراف صريح به قتل 5 زن و يك مرد ادامه داد: انگيزه‌ام از اين قتل‌ها مالي بود، البته صاحبخانه‌ام را به دليل ديگري كشتم. آن زمان شوهرم هميشه در سفر بود و صاحبخانه پيشنهاد نامشروعي به من داد و من هم او را كشتم.
لحظه قصاص
مرا ببخشيد، اشتباه كردم، مي​ترسم !ازمرگ مي‌ترسم... التماس مي‌كنم مرا نكشيد... بخاطر دو كودكم از قصاصم بگذريد. هوا گرگ و ميش بود كه با پاهايي لرزان به پاي چوبه دار آوردندش، رنگ بر چهره نداشت، التماس مي‌كرد،   به پای اولياي دم حاضر در صحنه اجراي حكم افتاده بود تا از قصاص نفس او بگذرند... او التماس مي‌كرد و اولياي دم به ياد مرگ عزيزانشان مي‌گريستند
 فرزندانم بي‌پناه مي‌شوند... التماس مي‌كنم.طناب دار را كه به گردن مهين انداختند، از ترس نيمه جان شده بود... زمزمه كنان التماس مي‌كرد براي گذشت... اولياي دم تنها به التماس‌هايش نگاه مي‌كردند، هيچ كدام توان رفتن وكشيدن صندلي از زير پاي مهين را نداشتند، گرفتن جان آسان نيست... در نهايت دختر يكي از قربانيان صندلي را از زير پايش كشيد و مهين ساعت 7بامداد ديروز به ‌دار مجازات آويخته شد و جان باخت.
کامل این مقاله و گفتگو با مهین قدیری چند ماه قبل از اجرای حکم را در ادامه مطالب بخوانید 
لینک این مطلب در بالاترین:
 اینجا

۱۳۸۹ آذر ۳۰, سه‌شنبه

درون شهر زیرزمینی تهران(مترو)

فقر،دستفروشی،افزایش متکدیان دست آورد دولت چکشی


در میان شلوغی واگن های قطارهای شهری متروی تهران فریادی برای مسافران همیشگی آن آشناست این بار هم فریاد شخصی که مشغول فروش وسیله ای است که سوزن نخ می کند توجه من جلب کرد با این جملات که << تا کی میخوای از این چشمات کار بکشی ، بابا هرچی وقت گذاشتی بسه، سه ثانیه آخه زمانی، هرچی از چشمات کار کشیدی بسه>>
حدودا دو سه هفته پیش بود در هنگام شرکت در یک نظرسنجی مترو با یکی از ماموران مترو آشنا شدم در میان صحبت ها ی بین ما این فرد اشاره کرد به یکی از سوالات در نظرسنجی که در رابطه با شغل افراد بود. تعریف کرد که یکی از این متکدیان در این نظرسنجی شرکت کرده و در پاسخ به این سوال، خود را همکار این مامور مترو معرفی کرده، این مامور مترو توضیح می داد که در آن موقع که من نمی دانستم این فرد از متکدیان است در مورد بخشی که این فرد فعالیت می کند سوال کردم که در پاسخ گفت من مامور واگن ها هستم که بعد با خنده تعریف کرد که با توجه به نبود چنین پستی من متوجه شدم که این فرد از متکدیان همکار ماست!!!
علاوه بر وجود مشکلات بسیاری که افراد را وادار به دستفروشی می کند، خود این عمل مشکلات زیاد دیگری نیز به شهر زیرزمینی تهران اضافه خواهد کرد. به دنبال این مشکل در میان خبرها و سایت های مختلف گشتم تا ببینم نظر دیگران در این مورد چیست.
1-مدیر عامل شرکت بهره برداری مترو تهران از اخراج محترمانه روزانه 200 دستفروش در مترو خبر داد.
2-نگرانی 2 میلیون مسافر مترو از حضور متکدیان.
3-مترو تهران با وسعت فضای فیزیکی بهترین مکان برای فعالیت افراد سودجویی مانند متکدیان، دستفروش‌ها و فروشندگان مواد مخدر است.
4-حضور زنان دستفروش، کودکان کار و متکدیان در مترو،زنگ خطري بروز آسيب‌هاي اجتماعي سازمان يافته‌تر است که وجود پلیس نامحسوس را می طلبداما مسئولان مربوطه این موضوع جدی نمی گیرند.
5-شرکت مترو تهران به عنوان میزبان طرح کاهش آسیب‌های اجتماعی زیرزمین پایتخت درحد توان خود امکانات و فضای مناسب برای کار را در اختیار سازمان‌های حمایتی و پلیس قرار می‌دهد.
6-جعفر ربیعی، مدیرعامل شرکت بهره‌برداری مترو تهران :هنوز متولی رسیدگی به آسیب‌های اجتماعی مترو تهران مشخص نیست.
این و هزاران تیتر خبری دیگر در این مورد پیدا کردم که همگی حاکی از نگرانی مردم و مسئولان از این كه پاي متكديان نيز به اين شهر زيرزميني باز شده به طور مثال؛مادري كه فرزندش بيمار است و پول خريداري داروهاي گران‌قيمت فرزندش را ندارد، پدري كه براي نان شب خانواده‌اش محتاج است، زني كه همسر معتادش او و فرزندانش را بدون خرجي رها كرده است، مرد شهرستاني كه اينجا غريب است و به اندازه پول تهيه يك بليت برگشت تا شهرستان نياز به كمك شما دارد و... و به راه افتادن بازارهای دستفروشی در شلوغی مترو و ایجاد مزاحمت برای مسافران آن دارد.
علاوه بر داد به گردن انداختن مسئولیت بر دوش دیگری در میان نهادهای مربوطه همگی صحبت از برخورد انتظامی با این دستفروشان ومتکدیان می کنند و ظاهرا موافق این راه هستند.
اما به نظر من قبل از هرچیز باید یک تمایزی میان متکدیان و دستفروشان قائل شد و نوع برخورد با آنها نیز باید متفاوت باشد. در تمام این نظرها کسی از این که چرا فردی به دستفروشی در مترو دست می زند صحبت نمی کند. مشکلات زیادی که به راحتی می توان در سطح جامعه دید از جمله بیکاری و فقر، مدیران مترو از سویی اعلام می کنند که با تمام توان آماده کمک برای حل این مشکل هستند اما از سویی دیگر مدام به دنبال برخورد انتظامی و گرفتن مجوز برای توقیف اموال دستفروشان در مترو هستند. اما بهتر نیست به جای صرف هزینه ی زیاد و نیروی انسانی برای این کار یک بار و برای همیشه این مشکل از راههای بهتر حل کرد. با حل مشکل دستفروشان در مترو پای متکدیان نیز از آن بریده خواهد شد و اگر معدودی نیز باقی بمانند ماموران خود مترو از پس آن بر می آیندو نیاز به نیروی اضافی نیست.
در مترو تهران فضاهای زیادی برای برگزاری بازارهای موقتی وجود دارد که اگر مترو با هماهنگی مسئولان حامی این افراد همچون بهزیستی و شهرداری و..، به کسانی که صلاحیت داشتن این موقیت را دارند فضایی را با اجاره اندک برای کسب درآمد بدهد. هم این مشکل را به بهترین شکل حل کرده و هم از بروز آسیب های اجتماعی دیگر در این شهر زیرزمینی جلوگیری کرده است ضمن آنکه هزینه ی زیادی برای حل این مشکل صرف نشده است.
لینک این مطلب در بالاترین:
اینجا 

۱۳۸۹ آذر ۲۷, شنبه

حذف تدریجی یارانه‌ها در ایران آغاز شد


شب گذشته محمود احمدی نژاد، رئیس موقت دولت کودتا با حضور در یک برنامه زنده تلویزیونی، آغاز اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها را رسما اعلام کرد.
او گفت که از اولین دقیقه روز یکشنبه ۲۸ آذر حامل های انرژی و آب با بهای جدید ارائه خواهند شد که جزئیات آن پس از پایان سخنان تلویزیونی او از طریق صدور اطلاعیه اعلام خواهد شد.
از مدتها پیش در ایران برای اجرای این طرح و نحوه ی آن صحبت های بسیاری بود که به دلیل عدم اطلاع رسانی از سوی دولت در حاله ای از ابهام بود اما محمود احمدی نژاد، بیان می کرد که دولت برای جلوگیری از تبعات و سوء استفاده های احتمالی، زمان حذف یارانه کالاها و خدمات را اعلام نمی کند
دوره ی وارد کردن شوک با اعلام اخبار به صورت اطلاعیه های پی در پی و شبانه برای آغاز اجرای طرح
 
براساس اطلاعيه شماره 1 اعلام فهرست حامل‌هاي انرژي مشمول اصلاح قيمت‌ها
براساس اطلاعيه شماره 2 ستاد هدفمندسازي يارانه‌ها؛ بنزین یارانه ای 400 تومان و آزاد 700 تومان است
جزئيات قيمت 22 تا 100 توماني قيمت برق خانگي با متوسط قيمت 27.9 تومان
 حال باید منتظر ماند و دید واکنش مردم پس از اعلام اجرای طرح و چندی پس از اجرای آن چگونه خواهد بود.
اخبار تکمیلی......................................................................................................
صفهای طویل شهروندان در مقابل جایگاههای پمپ بنزین
(در ادامه بخوانید از این طرح)
لینک این مطلب در بالاترین:
 اینجا

۱۳۸۹ آذر ۲۶, جمعه

ژست آرش برهانی و مهدی امیرآبادی برای آلودگی هوای تهران


مهدی امیرآبادی با استفاده از ماسک و آرش برهانی با گرفتن بینی خود سعی در نشان دادن آلودگی هوا دارند. این عکس دقایقی پس از آن ثبت شد که سازمان لیگ، بازی استقلال - شهرداری تبریز را به خاطر آلودگی هوا لغو کرد.